یادداشت| سکولاریسم پنهان علیه لباس روحانیت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، آقای رئیسی در نشست خبری خود اذعان داشت که یک طلبه خدمت گذار است. برخیها همیشه تلاش میکنند با ناکارآمد خواندن طلاب و روحانیت و تعمیم کسانی که خود را ریاکارانه روحانی میدانند ولی به جان و مال مردم چنگ انداختهاند، روحانیت واقعی را جنایتکار و ناکارآمد نشان دهند.
مسأله سکولاریسم که به دنبال جدا کردن دین و دنیا از هم بود و به دو شکل جدایی دین از دنیا و جدایی دنیا از دین میکوشید، همیشه مورد توجه افکار عمومی برخی سیاستمداران و برخی اصحاب دین بوده است؛ چرا که برخی از سیاستمداران که پیش زمینههای دینی و آشنایی عمومی با احکام و دستورات دینی را داشتهاند، میدانستند که جاری شدن دین در سیاست، عامل مهمی در اجرای سیاستهایی است که به آن وسیله تمام عامه مردم سود ببرند.
در طرف دیگر در حوزه دین شاهد دو گروه رهبانیها و افرادی که زهد ظاهری رسیده بودند هستیم که وقتی عالم مسلمانی را میدیدند که در حال اشتغال به معیشت است، به سرعت او را از این کار نهی میکردند و میگفتند بهتر است به علم و عبادت اشتغال داشته باشید تا دامان خود را از آلودگیهای مادیات بزدایید!
به طور کلی هر دو تفکر که به دنبال جدایی دین و دنیا از هم بودند، دخالت دین در دنیا و برعکس را مذموم میشمردند. البته تفکر اینکه اگر کسی دارای تحصیلاتی حوزوی و دینی است و حق ندارد در مسائل روزی که کسب تخصص کرده دخالت کند، نوع دیگری از گفتار افراد سکولاری است که میخواهند با این سخن، دخالت دین و افراد متدین یا بهتر است بگوییم افراد متعهد را بگیرند.
تعهد دینی که انسان را از ارتکاب اعمال ناپسند و خلاف شرع مقدس که شرع مقدس مبتنی بر سعادت انسانهاست بر حذر میدارد. تعهد دینی در کنار تخصص در رشته خاص برای مثال در علوم اقتصاد یا سیاست، میتواند تضمین کننده اقدامات مؤثر و مفید باشد، مگر اینکه درباره تعهد دینی اشخاص نکات و نقاط منفی برجستهای وجود داشته باشد.
بهطور مثال ضعف ایمان نسبت به معاد، کاهلی در امور عبادی و ... در افراد از میزان تعهد آنها به مبانی شرعی دینی میکاهد. نتیجه حضور طلاب علوم دینی و خروجی آنها برای مثال بهعنوان معلم در آموزش و پرورش و در رشتههای تخصصی، شاهد مثال خوبی برای این موضوع بهشمار میرود که طلابی که مقدمات علوم دینی را فراگرفتهاند، در کنار تخصص خودشان میتوانند بهخوبی دانش آموزان را آموزش بدهند و برای آنها کم و کاست نگذارند.
در امور مختلف نیز برخی افراد تلاش میکنند کسوت روحانیت را تنها به علت وجود یکی دو نمونه نامطلوب، در حاشیه قرار بدهند. البته برخی اگر حتی موردی پیدا نکنند به این علت که شاید از یکی دو طلبه بدی دیدهاند، آن را به سایر هم لباسها تعمیم میدهند. وقتی که درباره لزوم ورود طلاب به فضای نوین تبلیغی و ابزارهای نوینی همچون بازیهای رایانهای سخن میگفتیم، برخی اعتراض میکردند که روحانیت را چه به بازی سازی! البته امروز یکی از موفقترین شرکتهای بازیسازی در ایران و بهخصوص منطقه توسط یک روحانی معمم مدیریت میشود.
در قضیه ریاست جمهوری نیز شاهد بودیم برخی حضور یک فرد ملبس به لباس روحانیت را مورد نقد قرار میدادند. با اینکه آقای رئیسی دارای سابقه درخشان مدیریتی در آستان مقدس رضوی و قوه قضاییه بود ولی این افراد تنها به خاطر ذهنیتی که از بعضی افراد که به ظاهر لباس روحانی داشتهاند و طی این چند سال زندگی را بر مردم سخت گرفتند و با حرکتهای افراطیشان، روی نادرستی از روحانیت را نشان دادند را به چنین اشخاصی که در جبهه انقلاب کم نیستند تعمیم میدادند.
جایگاه و ارزش روحانیت به تعهدی است که این افراد نسبت به سعادت انسانها دارند. روحانیت واقعی هیچ وقت منتظر «خسته نباشید» مردم نیست، بلکه هر جایی که تخصص او بطلبد و حضور او موجب گشایش و پیشرفت باشد، حاضر خواهد شد و به دغدغههای مردم خواهد پرداخت.